بی شوهری
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
عزوبة
مترادف و متضاد
تجرد، امتناع از ازدواج، بی شوهری، بی زنی
فرهنگ فارسی
حالت و کیفیت بی شوهر .
لغت نامه دهخدا
بی شوهری. [ ش َ / شُو هََ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی شوهر. بی شویی. بی همسری. بی زوج بودن زوجه.
پیشنهاد کاربران
دنباله نیمه پنهان
یا جستجوی نیمه خود
یا جستجوی نیمه خود
کلمات دیگر: