مترادف مفطر : افطارکننده، روزه خورنده، مبطل روزه
مفطر
مترادف مفطر : افطارکننده، روزه خورنده، مبطل روزه
مترادف و متضاد
۱. افطارکننده
۲. روزهخورنده
۳. مبطل روزه
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - افطار کننده روزه خورنده . ۲ - آنچه روزه را باطل کند جمع : مفاطیر .
فرهنگ معین
(مُ طِ ) [ ع . ] (اِفا. ) روزه گشاینده .
لغت نامه دهخدا
مفطر. [ م ُ طِ ] ( ع ص ) روزه گشاینده. ( مهذب الاسماء ). افطارکننده. روزه گشاینده. ج ، مفاطیر. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). افطارکننده. ج ، مفاطیر، که برخلاف قیاس است و گویند: قوم مفاطیر. ( از اقرب الموارد ). || روزه شکن. آنچه روزه را بشکند. امری که روزه را باطل کند. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مفطرة و مفطرات شود.
فرهنگ عمید
افطار کننده، روزه خوار، روزه شکننده.
کلمات دیگر: