کلمه جو
صفحه اصلی

سالخورده و فرتوت

فارسی به عربی

هرم

مترادف و متضاد

decrepit (صفت)
ضعیف و ناتوان، سالخورده و فرتوت، خیلی پیر

پیشنهاد کاربران

پیر، زال، سالمند، شیخ، کلان سال، کهنسال، مسن، معمر


کلمات دیگر: