کلمه جو
صفحه اصلی

زردالو

فارسی به انگلیسی

apricot

فارسی به عربی

مشمش

مترادف و متضاد

apricot (اسم)
زردالو

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - درختی است جزو تیره گل سرخیان جزو دسته بادامیها که دارای میوه شفت میباشد . آنچه را که بنام هسته میوه این درخت مینامیم عبارت از درون بر و دانه میباشد منشائ این گیاه را از ارمنستان میدانند ولی به طور قطع اصل این درخت از آسیای غربی و مرکزی است درخت زرد آلو مرتفع نمیشود و شاخه هایش در اطراف گسترده میشود برگش بیضوی یا نسبتا گرد و بیشتر قلبی شکل و گلهایش سفید است اروق اروک مشمش . ۲ - میوه درخت مذکور تا حدی درشت و آبدار و زرد رنگ یا زرد مایل به قرمز است قسمت ماکول میوه این گیاه بحد کافی دارای ذخیره قندیست و ضمنا بوی معطری نیز دارد . یا زردالوانک گونه ای از زردالو که میوه اش نامرغوب و دارای هسته ای تلخ و ریزتر از انواع دیگر است مشمش کلیبی زردالوی دانه تلخ . یا زردالو غوله ( زردالو غوره ) زردالوی نارس اخکوک . یا زردالوی پیش رس گونه ای از زردالو که دارای میوه ای ریزه و نامرغوب است و میوه اش زودتر میرسد . یا زردالوی شکر پاره گونه زردالو که میشوه اش بسیار شیرین و درشت و معطر و در خراسان فراوان است .
( زرد آلو ) دهی از دهستان ای تیوند است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) درختی است از تیرة گل سرخیان جزو دستة بادامی ها که دارای میوة شفت می باشد.

لغت نامه دهخدا

( زردآلو ) زردآلو. [ زَ ] ( اِمرکب ) زردالو. درختی است از تیره گلسرخیان جزو دسته بادامی ها که دارای میوه شفت می باشد. آنچه را که بنام هسته میوه این درخت می نامیم عبارت از درون بر و دانه می باشد. منشاء این گیاه را ارمنستان میدانند، ولی بطور قطع اصل این درخت از آسیای غربی و مرکزی است. درخت زردآلو چندان مرتفع نمی شود و شاخه هایش در اطراف گسترده می شوند. برگش بیضوی یا نسبتاً گرد و بیشتر قلبی شکل و گلهایش سفید است. اروق. اروک. مشمش. ( فرهنگ فارسی معین ). || نام میوه ای چون خشک شود خوبانی نامند. ( آنندراج ). میوه زردآلوبن و قیصی و شفتالو. ( ناظم الاطباء ). میوه درخت مذکور، تا حدی درشت و آبدار و زردرنگ یا زرد مایل به قرمز است. قسمت مأکول میوه این گیاه بحد کافی دارای ذخیره مواد قندی است و ضمناً بوی معطری نیز دارد. ( فرهنگ فارسی معین ). نام میوه ای چون آن را خشک کنند خوبانی نامند. ( غیاث اللغات ). مشمش. ( دهار ). تفاح ارمینی . مشمش. برقوق. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
نرم کردستیم و زرد چو زردآلو
قصد کردی که بخواهیم همی خوردن.
ناصرخسرو ( دیوان ص 309 ).
نشنیده ای که دید یکی زیرک
زردآلوئی فتاده به کوی اندر
چون یافتش مزه ترش و ناخوش
وآن مغز تلخ باز بدوی اندر.
ناصرخسرو.
بسان خار زردآلو خلنده سبلت آوردی
که یارد بیش از لبهات شفتالو خرید ای جان.
سوزنی ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
از همه چیزها فکندستند
مهر بر توت و سیب و زردآلو.
سوزنی ( ایضاً ).
اما زردآلو است آنجا که در همه جهان مانند آن نباشد به شیرینی و نیکویی و زردآلو کشته از آنجا بهمه جایی برند.( فارسنامه ابن البلخی ص 124 ). و انواع فواکه زردآلوی سبزه چی و انبرود ملچی. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 137 ).
سیب و زردآلو و آلوچه و آلوبالو
باز انجیر وزیری و خیار خوشخوار.
بسحاق اطعمه.
رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 226 شود.
- زردآلو انک ؛ گونه ای زردآلو که میوه اش نامرغوب و دارای هسته تلخ و ریزتر از انواع دیگر است. ( فرهنگ فارسی معین ).
- زردآلو غوله ؛ زردآلو غوره. زردآلوی نارس. اخکوک. ( فرهنگ فارسی معین ).
- زردآلوی پیش رس ؛ گونه ای از زردآلو که دارای میوه ریزه و نامرغوب است و میوه اش زودتر می رسد. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

۱. میوه ای گرد، زردرنگ، و معمولاً شیرین با هسته ای سخت که مغز آن هم خوراکی است.
۲. درخت این میوه با برگ های قلبی شکل و شکوفه های سفید.

دانشنامه عمومی

زردآلو. Armeniaca vulgaris Lam.Amygdalus armeniaca (L.) Dumort.شکوفه درخت زردآلو   تصویری از درخت زردآلو در روستای ییلاقی ایرا، لاریجان.         زردآلو خشک شده
زرد آلو (نام علمی: Prunus armeniaca) یک گونه از خانواده گلسرخیان است. این درخت کوچک که میوه آن خوراکی است از دوران پیش تاریخی کشت می شده است.
زرد آلو در زبان ارمنی «دزیران»، در ترکی آذربایجانی اریه (ərik) و در ترکی استانبولی قیسی (Kayısı) نامیده می شود.
زرد آلو منبع عالی بتاکاروتن است که در بدن به ویتامین A تبدیل می شود و به سلامتی چشم ها، پوست، مو، دهان و … کمک می کند؛ و به بدن برای مبارزه با عفونت ها یاری می رساند. این میوه به صورت خشک شده، کمپوت و تازه مصرف می شود. هسته آن داری آمیگدالین است این ماده وقتی در مقادیر زیاد مصرف شود سمی است. اگرچه زردآلو به عنوان یک مکمل طبیعی شناخته می شود اما مصرف بیش از حد هسته آن مضر است. بیش از ۱ یا ۲ عدد از این هسته ها را در طی روز مصرف نکنید؛ زیرا مشکلات معده و تهوع ایجاد خواهد کرد و مصرف مقادیر بسیار زیاد آمیگدالین، کشنده است.

دانشنامه آزاد فارسی

زردآلو. زردآلو (apricot)
میوۀ گوشتی زردرنگ درخت زردآلو. از خویشاوندان بادام، هلو، آلو، و گیلاساست. بومی خاور دور است و سابقاً آن را بومی ارمنستان می دانستند. از این رو، نام علمی آن منتسب به ارمنستان است و از آن جا به اروپا و امریکا گسترش یافته است. این درخت شامل سه نژاد آسیایی، ایران ـ قفقازی، و اروپای جنوبی است. (درخت زردآلوArmeniaca vulgaris، تیرۀگل سرخیان). انواع آن در ایران به نام های کتانی، قیسی و نوری مشهور است. خشک کردۀ آن به اسم برگه، جنبۀ تجارتی دارد.

گویش مازنی

( زردآلو ) /zerd aaloo/ زردآلو

پیشنهاد کاربران

Apricot

زردآلو به ترکی: اَریک

Yellow plum


کلمات دیگر: