کلمه جو
صفحه اصلی

زرهی

فارسی به انگلیسی

armored, armour-plated

armour-plated


armored


مترادف و متضاد

armorial (صفت)
اسلحه ای، زرهی

پیشنهاد کاربران

زرهی : منسوب به زره ( زراه ) دریا ، جزیره . ظاهراً نام خاص جایی است در کناره های دریای خزر ، زیرا " زره اکفوده " نام پارسی بحر خزر بوده .
یافه در یاقه نارسیده او
زرهی هم هم زره دریده او
معنی بیت : رویین دژ آن چنان جایی بلند و دژ محکمی است که یافه به گریبان او هم نمی رسد و از آن پست تر است و" زرهی" هم در برابر این دژ محکم چیزی نیست و تاب مقاومت ندارد .
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 626 )


کلمات دیگر: