کلمه جو
صفحه اصلی

رهبه

عربی به فارسی

هيبت , ترس (اميخته با احترام) , وحشت , بيم , هيبت دادن , ترساندن


فرهنگ فارسی

جرجی ابراهیم . اوراست : نزهه الطلب فی علم المغانی و الطرب .

لغت نامه دهخدا

رهبة. [ رَ ب َ ] (اِخ ) جرجی ابراهیم .او راست : نزهة الطلب فی علم المغانی و الطرب ، در 22باب ، و حواشی جامعی درباره ٔ موسیقی مصر و شام و بغداد بدان کتاب نوشته است . (از معجم المطبوعات مصر).


رهبة. [ رَ ب َ ] (ع مص ) رَهَب . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة)(از ناظم الاطباء). ترسیدن . (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 54) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار) (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به رهب شود.


رهبة. [ رَ ب َ ] (ع اِ) ترس . (ناظم الاطباء) (دهار) : رهبة لا رغبة آن جماعت را در ترشیز بگذاشت . (تاریخ جهانگشای جوینی ). || الرهبة فی الدعا؛ان تلقی کفیک فترفعهما الی الوجه . (ناظم الاطباء).


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رهبه‏ به فتح راء حالت خاص بلند کردن دستان شخص گنهکار و ترسان در هنگام دعا را می گویند.
رَهبه بالا بردن پشت دستها به طرف‏آسمان هنگام دعا و ترس را می گویند.
حالات اشخاص هنگام دعا
حالتهای دعا کننده هنگام دعا به لحاظ رجا، خوف، انقطاع و غیر آن، متفاوت است. در بعضی روایات متناسب با احوال دعا کننده، برای قرار گرفتن دستهای او هیأت خاصی ذکر شده است، از جمله آنها حالت رهبه، یعنی ترس از خدا است که به جهت التفات به گناهان ارتکابی، به دعا کننده دست می‏ دهد. در این حالت مستحب است وی پشت دستهای خود را تا محاذی صورت به طرف آسمان بالا ببرد تا نشانه شرمندگی و سرافکندگی وی در محضر خدای متعال باشد و بدین وسیله خداوند او را مورد لطف ومرحمت ومغفرت خویش قراردهد.




کلمات دیگر: