مویل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مویل . [ م ُ وَ ] (ع اِ) ماه رجب المرجب . (منتهی الارب ، ماده ٔ م ول ) (آنندراج ). ماه رجب . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ مصغر) مصغر مال . مال و خواسته ٔ اندک . (ناظم الاطباء). مصغر مال به معنی آنچه در ملک کسی باشد و عوام آن را مُوَیِّل به تشدید گویند. (از آنندراج ).
مویل . [ م ُ وَی ْ ی ِ ] (ع اِ مصغر) صورتی از مُوَیْل در تداول عامه که مصغر مال است و به معنی مال و خواسته ٔ اندک . (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). و رجوع به مُوَیْل شود.
موئل. [ م َ ءِ ] ( ع اِ ) رهایی. || جای رهایی. جای پناه. ( منتهی الارب ). ملجاء. ( المنجد ). اندخسواره. ( دهار ). مرجع. ( اقرب الموارد ). پناهگاه. ( ترجمان القرآن جرجانی ص 96 ). ملجاء. معقل. وزر. پناه. پناهگاه. مأوی. ( یادداشت مؤلف ) : ایشان را وزر و موئل و معقل و دستگیر نباشد. ( تاریخ بیهق ابن فندق ص 15 ). || ایستادنگاه سیل. ( منتهی الارب ). ایستادنگاه آب.( آنندراج ). || در اصطلاح کفشگری ، پس آهنگ ، یعنی آهنی که برای فراخ کردن کفش همراه قالب در پس کفش نهند. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به پس آهنگ شود.
موئل . [ م ُ وَءْ ءِ ] (ع ص ) خداوند ستور. (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). خداوند گله و رمه . (ناظم الاطباء).
موئل . [ م َ ءِ ] (ع اِ) رهایی . || جای رهایی . جای پناه . (منتهی الارب ). ملجاء. (المنجد). اندخسواره . (دهار). مرجع. (اقرب الموارد). پناهگاه . (ترجمان القرآن جرجانی ص 96). ملجاء. معقل . وزر. پناه . پناهگاه . مأوی . (یادداشت مؤلف ) : ایشان را وزر و موئل و معقل و دستگیر نباشد. (تاریخ بیهق ابن فندق ص 15). || ایستادنگاه سیل . (منتهی الارب ). ایستادنگاه آب .(آنندراج ). || در اصطلاح کفشگری ، پس آهنگ ، یعنی آهنی که برای فراخ کردن کفش همراه قالب در پس کفش نهند. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به پس آهنگ شود.
مویل. [ م ُ وَی ْ ی ِ ] ( ع اِ مصغر ) صورتی از مُوَیْل در تداول عامه که مصغر مال است و به معنی مال و خواسته اندک. ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). و رجوع به مُوَیْل شود.
مویل. [ م ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مشگین باختری بخش مرکزی شهرستان مشگین شهر با 340 تن سکنه. آب آن از رودخانه مشگین چای و راه آن مالرو است. این ده در 12هزارگزی جنوب مشگین شهر واقع است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت این روستا ۱۴۰۰ نفر با ۳۰۲ خانوار بوده است.
فهرست شهرهای اسپانیا