حوصله نداشتن . یا استعداد نداشتن .
ظرفیت نداشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ظرفیت نداشتن. [ ظَ فی ی َ ن َ ت َ ] ( مص مرکب منفی ) حوصله نداشتن. || استعداد نداشتن. محسن تأثیر گوید :
مغلوب گشت دلبر غالب حریف من
ظرفیتی نداشت نگار ظریف من.
مغلوب گشت دلبر غالب حریف من
ظرفیتی نداشت نگار ظریف من.
( از آنندراج ).
کلمات دیگر: