کلمه جو
صفحه اصلی

ضبراک

لغت نامه دهخدا

ضبراک. [ ض ِ ] ( ع ص ، اِ ) ضُبارک. مردبزرگ. ( مهذب الاسماء ). مرد زفت. مرد توانا. استوارخلقت. || فربه بسیار اهل و عدد. || شیر بیشه. || شتر دفزک. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: