و مرحوم عبرت آرد میرزا طاهر تنکابنی مقیم تهران از اجله حکما و عرفا و امروز در حکمت و عرفان و علم طب قدیم کم نظیر بلکه بی مانند است. ازمبرزین شاگردان میرزای جلوه و میرزا محمد رضای قمشه ای است. چندی در مدرسه سلطانی به افادت و افاضت مشغول بود اینک بواسطه کثرت سن و ضعف مزاج انزوا اختیار کرده بمطالعه کتب حکمت و عرفان اوقات میگذراند. یکی از کتابخانه های مهم تهران کتابخانه اوست. ( از مدینةالادب ج 1 ص 732 تألیف عبرت نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای ملی ). و مؤلف کتاب مازندران می نویسد: ازطایفه فقیه کلارستاق مازندران در محرم سال 1280 هَ.ق. در قریه کردی چال کلاردشت متولد و در سن هشتادسالگی در 14 آذر ماه 1320 هَ. ش. پس از یک عمل جراحی در بیمارستان نجمیه وفات یافت. میرزامحمد طاهر تا سن 11 سالگی در موطن خود سپس تا 16 سالگی در بلوک لنگای تنکابن به تحصیل مقدماتی اشتغال داشت. و بعد برای تکمیل تحصیلات به تهران عزیمت نمود و نخست در مدرسه کاظمیه و مدرسه قنبر علیخان و سپس در مدرسه سپهسالارمشغول تحصیل گردید و اساتید وی در حکمت میرزا محمدرضا قمشه ای و میرزا ابوالحسن جلوه و آقاعلی حکیم و درهیئت و نجوم میرزا عبداﷲ بوده اند. تنکابنی بواسطه ذکاوت فطری و عشق و علاقه مفرطی که در تعلیم و تربیت داشت سرآمد اقران گردید و مرحوم جلوه که استاد تنکابنی بود به فضلش معترف و محصلین را به استفاده از او توصیه میفرمود. میرزامحمد طاهر علاوه بر احاطه به فلسفه و حکمت در فقه و اصول و نجوم و ادبیات و ریاضیات نیز تخصص داشت. طب قدیم را مطلع و قانون بوعلی سینا را چندین دوره تدریس نمود و حواشی ذی قیمتی بر قانون نوشته است که در کتابخانه مجلس شورای ملی موجود میباشد آن مرحوم خط خیلی خوب می نوشت کتب و رسائل زیادی بخط وی در دست است. سالیان دراز در مدرسه سپهسالارمدرس معقول بوده و در مدرسه علوم سیاسی نیز تدریس می کرد.
طاهر تنکابنی
لغت نامه دهخدا
و مرحوم عبرت آرد میرزا طاهر تنکابنی مقیم تهران از اجله حکما و عرفا و امروز در حکمت و عرفان و علم طب قدیم کم نظیر بلکه بی مانند است. ازمبرزین شاگردان میرزای جلوه و میرزا محمد رضای قمشه ای است. چندی در مدرسه سلطانی به افادت و افاضت مشغول بود اینک بواسطه کثرت سن و ضعف مزاج انزوا اختیار کرده بمطالعه کتب حکمت و عرفان اوقات میگذراند. یکی از کتابخانه های مهم تهران کتابخانه اوست. ( از مدینةالادب ج 1 ص 732 تألیف عبرت نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای ملی ). و مؤلف کتاب مازندران می نویسد: ازطایفه فقیه کلارستاق مازندران در محرم سال 1280 هَ.ق. در قریه کردی چال کلاردشت متولد و در سن هشتادسالگی در 14 آذر ماه 1320 هَ. ش. پس از یک عمل جراحی در بیمارستان نجمیه وفات یافت. میرزامحمد طاهر تا سن 11 سالگی در موطن خود سپس تا 16 سالگی در بلوک لنگای تنکابن به تحصیل مقدماتی اشتغال داشت. و بعد برای تکمیل تحصیلات به تهران عزیمت نمود و نخست در مدرسه کاظمیه و مدرسه قنبر علیخان و سپس در مدرسه سپهسالارمشغول تحصیل گردید و اساتید وی در حکمت میرزا محمدرضا قمشه ای و میرزا ابوالحسن جلوه و آقاعلی حکیم و درهیئت و نجوم میرزا عبداﷲ بوده اند. تنکابنی بواسطه ذکاوت فطری و عشق و علاقه مفرطی که در تعلیم و تربیت داشت سرآمد اقران گردید و مرحوم جلوه که استاد تنکابنی بود به فضلش معترف و محصلین را به استفاده از او توصیه میفرمود. میرزامحمد طاهر علاوه بر احاطه به فلسفه و حکمت در فقه و اصول و نجوم و ادبیات و ریاضیات نیز تخصص داشت. طب قدیم را مطلع و قانون بوعلی سینا را چندین دوره تدریس نمود و حواشی ذی قیمتی بر قانون نوشته است که در کتابخانه مجلس شورای ملی موجود میباشد آن مرحوم خط خیلی خوب می نوشت کتب و رسائل زیادی بخط وی در دست است. سالیان دراز در مدرسه سپهسالارمدرس معقول بوده و در مدرسه علوم سیاسی نیز تدریس می کرد.
طاهر تنکابنی . [ هَِ رِ ت ُ ن َ / ن ُ ب ُ ] (اِخ ) فرزند میرزا فرج اﷲ تنکابنی (1280 - 1360 هَ . ق .) دانشمند و فاضل معروف که از قرار مذکور در حکمت و فلسفه ٔ قدیم بسیار متبحر و با اطلاع بوده و کتب بسیار نفیسی از خطی و چاپی جمع کرده بود، وی از شاگردان مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه بود و در مدرسه ٔ سپهسالار جدید تدریس میکرد و از قرار مذکور قدرت مطلقه ٔحکام ناحیه ٔ تنکابن تمام املاک خانواده ٔ او را که به بنی فقیه معروف بودند در آنجا غصب کرده بودند و حتی در تهران نیز گویا او را از تدریس در مدرسه ٔ مزبور منع کرده بودند و لهذا در خانه اش درس می گفت ، بدبختانه من که فقط دو سال قبل از وفات او از پاریس به طهران مراجعت کرده و از صیت فضل و دانش او چندان مستحضر نبودم توفیق ملاقات آن عالم جلیل را درنیافتم . صاحب ترجمه در هجدهم رمضان سنه ٔ 1280 هَ . ق . در کلاردشت مازندران متولد شده است و در روز جمعه ٔ شانزدهم ذی القعده ٔ 1360 هَ . ق . / 14 آذر سنه ٔ 1320 هَ . ش . در تهران وفات یافت در حدود سن هشتادویک سالگی و برحسب وصیت خود وی در جوار مزار مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه واقع در ابن بابویه شش کیلومتری جنوب تهران مدفون گردید . (وفیات معاصرین به قلم محمد قزوینی . مجله ٔ یادگار سال پنجم شماره 4 و 5).
و مرحوم عبرت آرد میرزا طاهر تنکابنی مقیم تهران از اجله ٔ حکما و عرفا و امروز در حکمت و عرفان و علم طب قدیم کم نظیر بلکه بی مانند است . ازمبرزین شاگردان میرزای جلوه و میرزا محمد رضای قمشه ای است . چندی در مدرسه ٔ سلطانی به افادت و افاضت مشغول بود اینک بواسطه ٔ کثرت سن و ضعف مزاج انزوا اختیار کرده بمطالعه ٔ کتب حکمت و عرفان اوقات میگذراند. یکی از کتابخانه های مهم تهران کتابخانه ٔ اوست . (از مدینةالادب ج 1 ص 732 تألیف عبرت نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مجلس شورای ملی ). و مؤلف کتاب مازندران می نویسد: ازطایفه فقیه کلارستاق مازندران در محرم سال 1280 هَ .ق . در قریه ٔ کردی چال کلاردشت متولد و در سن هشتادسالگی در 14 آذر ماه 1320 هَ . ش . پس از یک عمل جراحی در بیمارستان نجمیه وفات یافت . میرزامحمد طاهر تا سن 11 سالگی در موطن خود سپس تا 16 سالگی در بلوک لنگای تنکابن به تحصیل مقدماتی اشتغال داشت . و بعد برای تکمیل تحصیلات به تهران عزیمت نمود و نخست در مدرسه ٔ کاظمیه و مدرسه ٔ قنبر علیخان و سپس در مدرسه ٔ سپهسالارمشغول تحصیل گردید و اساتید وی در حکمت میرزا محمدرضا قمشه ای و میرزا ابوالحسن جلوه و آقاعلی حکیم و درهیئت و نجوم میرزا عبداﷲ بوده اند. تنکابنی بواسطه ٔ ذکاوت فطری و عشق و علاقه ٔ مفرطی که در تعلیم و تربیت داشت سرآمد اقران گردید و مرحوم جلوه که استاد تنکابنی بود به فضلش معترف و محصلین را به استفاده ٔ از او توصیه میفرمود. میرزامحمد طاهر علاوه بر احاطه به فلسفه و حکمت در فقه و اصول و نجوم و ادبیات و ریاضیات نیز تخصص داشت . طب قدیم را مطلع و قانون بوعلی سینا را چندین دوره تدریس نمود و حواشی ذی قیمتی بر قانون نوشته است که در کتابخانه ٔ مجلس شورای ملی موجود میباشد آن مرحوم خط خیلی خوب می نوشت کتب و رسائل زیادی بخط وی در دست است . سالیان دراز در مدرسه ٔ سپهسالارمدرس معقول بوده و در مدرسه ٔ علوم سیاسی نیز تدریس می کرد.
امور سیاسی : در دوره ٔاول مجلس شورای ملی که انتخابات طبقاتی بود مرحوم میرزا از طرف طبقه ٔ طلاب بنمایندگی در مجلس انتخاب گردید و در دوره ٔ سوم مجلس شورای ملی نیز از تهران به نمایندگی برگزیده شد در سال 1294 هَ . ش . در جنگ بین المللی اول که مهاجرت آزادی خواهان پیش آمد وی نیز با آزادی خواهان مهاجرت کرده و مدتی را در اماکن مقدسه ٔ عتبات مشرف بود و چندی را در موصل بسر برده و در محاورات با علمای آنجا که اهل تسنن بودند خاطرات جالب توجهی از خود گذاشته و فوق العاده مورد تجلیل و احترام واقع گردید. در دوره ٔ چهارم که میرزا در مهاجرت بوداز طرف اهالی تهران به نمایندگی انتخاب ولی به مجلس نرفته است . مرحوم تنکابنی در اول کودتا از طرف آقا سید ضیاءالدین دستگیر و چندی زندانی بود و یک بار دیگر در اواخر سلطنت رضا شاه نیز زندانی شده سپس به کاشان تبعید گردید.
ورود بخدمت اداری : در تشکیلات جدید دادگستری از طرف مرحوم داور بخدمت دعوت شده و مدتی ریاست محاکم ابتدائی و استیناف را داشته و اخیراً هم مستشار دیوان عالی کشور و از زمره ٔ قضات عالی مقام بوده است . میرزا کتابخانه ای داشت که تعداد کتابهای آن زیادنبود ولی از حیث کیفیت مهم بوده که آن مرحوم در طول مدت زندگانی توانست بهترین و نفیس ترین نسخ را در علوم مختلف که نایاب بود جمع کند مقداری از این کتب راخود در حین مرض و کسالت به مجلس شورای ملی فروخت و بقیه را بازماندگانش برای ادای قروض وی به کتابخانه ٔمجلس فروختند. مرحوم میرزا محمدطاهر تنکابنی از فضلاو دانشمندان بنام و از مشاهیر علمای اسلام بشمار میرود. (از کتاب مازندران ، شرح حال رجال معاصر، تألیف عباس شایان . ج 2 ص 12) و کسروی درباره ٔ افتتاح نخستین دوره ٔ مجلس شورای ملی می نویسد: روز یکشنبه چهاردهم مهر (18 شعبان ) مجلس گشاده خواستی بود، تا آن روز برگزیدن نمایندگان را بپایان رسانیدند کسان پائین برگزیده شدند: از شاهزادگان ... از علما و طلبه ها: آقامیرزا محسن (برادر صدرالعلما) حاجی شیخ علی نوری ، میرزاطاهر تنکابنی . حاجی سیدنصراﷲ اخوی . (تاریخ مشروطه ٔ ایران ص 168). بنابرین مرحوم تنکابنی از وکلای دوره ٔ اول مجلس شورا بشمار میرفته است . و در حاشیه ٔ ص 182 وکلائی را که روی زمین و یا روی صندلی نشسته اند شرح میدهد و مرحوم میرزا طاهر را هشتمین تن از بیست تن وکلائی که روی صندلی نشسته اند بشمار آورده است و در صفحه ٔ 23 ذیل عنوان «تاجگذاری محمدعلی میرزا و بی پروائی او با مجلس » می نویسد همان روز در مجلس گفتگو بمیان آمد، و کسانی از نمایندگان گله کردند و برخی جمله های مغزداری نیز بمیان آمد. میرزا طاهر گفت : «سلطان سلطان ملت است باید از طرف ملت تاج گذارند و مجلس نماینده ٔ ملت است ». و رجوع به الذریعه ج 6 ص 141 و ص 285 وحاشیه ٔ غزالی نامه ص 122 شود.