کلمه جو
صفحه اصلی

طالو

لغت نامه دهخدا

طالو.( اِخ ) قریه ای است از قراء استرآباد رستاق. ( سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 128 بخش انگلیسی ).

طالو. ( اِخ ) نام معدن ذغال سنگ است که در دهستان دامنکو بخش حومه شهرستان دامغان واقع گردیده است. این معدن در 12هزارگزی شمال طاق و 24هزارگزی شمال خاوری دامغان واقع شده و فعلاً استخراج میشود. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

طالو. (اِخ ) نام معدن ذغال سنگ است که در دهستان دامنکو بخش حومه ٔ شهرستان دامغان واقع گردیده است . این معدن در 12هزارگزی شمال طاق و 24هزارگزی شمال خاوری دامغان واقع شده و فعلاً استخراج میشود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).


طالو.(اِخ ) قریه ای است از قراء استرآباد رستاق . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 128 بخش انگلیسی ).



کلمات دیگر: