کلمه جو
صفحه اصلی

ضغاء

لغت نامه دهخدا

ضغاء. [ ض ُ ] (ع مص ) نالیدن و آواز کردن گربه و مانند آن . (منتهی الارب ). بانگ کردن روباه . (تاج المصادر). زوزه .


ضغاء. [ ض ُ ] ( ع اِ ) بانگ روباه و گربه و مانند آن. ضغو. ( منتهی الارب ). بانگ روباه و گربه و بانگ سگ چون گرسنه شود. ( مهذب الاسماء ).

ضغاء. [ ض ُ ] ( ع مص ) نالیدن و آواز کردن گربه و مانند آن. ( منتهی الارب ). بانگ کردن روباه. ( تاج المصادر ). زوزه.

ضغاء. [ ض ُ ] (ع اِ) بانگ روباه و گربه و مانند آن . ضغو. (منتهی الارب ). بانگ روباه و گربه و بانگ سگ چون گرسنه شود. (مهذب الاسماء).



کلمات دیگر: