کلمه جو
صفحه اصلی

عاطن

لغت نامه دهخدا

عاطن. [ طِ ] ( ع ص ) شتران سیراب فروخفته در خوابگاه. ج ، عَواطن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: