کلمه جو
صفحه اصلی

ضریه

فرهنگ فارسی

گویند دهی است بنی کلاب را میان مکه و بصره نزدیک تر بمکه و در این مکان بنو سعد و بنو حنظله جنگ را گرد آمدند و سپس صلح کردند ٠

لغت نامه دهخدا

ضریة. [ ض َ ری ی َ ] (اِخ ) دهی است آباد و قدیم در راه بصره به مکه . (معجم البلدان ).


( ضریة ) ضریة. [ ض َ ری ی َ ] ( اِخ ) دهی است آباد و قدیم در راه بصره به مکه. ( معجم البلدان ).

ضریة. [ ض َ ری ی َ ] ( اِخ ) چاهی است و بنام ضریّة بنت نزار نامیده شده است. ( معجم البلدان ).

ضریة. [ ض َ ری ی َ ] ( اِخ ) گویند زمینی است به نجد میان جدیلة و طخفة که حجاج بصره بدانجا فرودآیند و ذکر آن در ایام و اشعار عرب آمده است. ( معجم البلدان ).

ضریة. [ ض َ ری ی َ ] ( اِخ ) گویند دهی است بنی کلاب را میان مکه و بصره ،نزدیکتر به مکه ، و در این مکان بنوسعد و بنوحنظله جنگ را گرد آمدند و سپس صلح کردند. ( معجم البلدان ).

ضریة. [ ض َ ری ی َ ] (اِخ ) چاهی است و بنام ضریّة بنت نزار نامیده شده است . (معجم البلدان ).


ضریة. [ ض َ ری ی َ ] (اِخ ) گویند دهی است بنی کلاب را میان مکه و بصره ،نزدیکتر به مکه ، و در این مکان بنوسعد و بنوحنظله جنگ را گرد آمدند و سپس صلح کردند. (معجم البلدان ).


ضریة. [ ض َ ری ی َ ] (اِخ ) گویند زمینی است به نجد میان جدیلة و طخفة که حجاج بصره بدانجا فرودآیند و ذکر آن در ایام و اشعار عرب آمده است . (معجم البلدان ).



کلمات دیگر: