طاعتگاه. [ ع َ ] ( اِ مرکب ) طاعتگه. معبد. پرستشگاه. جایگاه عبادت. مقام پرستش :
یکی دیر سنگین برافراشتند
بجمهور طاعت گهش ساختند.
بطاعت گهم محرم راز کن.
یکی دیر سنگین برافراشتند
بجمهور طاعت گهش ساختند.
نظامی.
الهی در طاعتم باز کن بطاعت گهم محرم راز کن.
عبداﷲ هاتفی.
|| جایگاه قربانی. محل مخصوص قربانی. منسک. قربانی جای. ( منتهی الارب ).