کلمه جو
صفحه اصلی

ضفس

لغت نامه دهخدا

ضفس. [ ض َ ] ( ع مص ) گیاه تر و تازه را گرد آوردن و لقمه ساختن اشتر را. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: