کلمه جو
صفحه اصلی

طالوی

لغت نامه دهخدا

طالوی. [ ل َ وی ی ] ( اِخ ) ابوالمعالی ، درویش بن محمدبن احمد الطالوی الارتقی. وی ادیب و دارای اشعار و ترسلات نیکو است. تولد و وفات وی در دمشق بود و اشعار و ترسلات خویش را در یک مجلد گرد آورده ، و آن را «سانحات دُمی القصر» نام نهاده است. تاریخ تولد وی به سال 950 و وفات وی به سال 1014 هَ. ق. است.( الاعلام زرکلی ج 2 ص 442، 309 ) و رجوع به درویش شود.


کلمات دیگر: