طاقی که بر سر بالین تربت سازند
طاق مزار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
طاق مزار. [ ق ِ م َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) طاق که بر سر بالین تربت سازند :
برو ای نوجوان داد جوانی ده که پیران را
خمیدنهای قد طاق مزار آرزو باشد.
برو ای نوجوان داد جوانی ده که پیران را
خمیدنهای قد طاق مزار آرزو باشد.
ملاقاسم مشهدی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: