کلمه جو
صفحه اصلی

ضرز

فرهنگ فارسی

نیک زفت و بخیل ٠ آنکه هیچ چیز ندهد البته ٠ یا سنگ سخت ٠

لغت نامه دهخدا

ضرز. [ ض َ ] ( ع اِمص ) ضَرزُ الارض ؛ نیک همواری زمین و قلت درشتی آن. ( منتهی الارب ).

ضرز. [ ض ِ رِزز ] ( ع ص ) نیک زفت و بخیل. ( منتهی الارب ). آنکه هیچ چیز ندهد البته. ( مهذب الاسماء ). || سنگ سخت. || ( اِ ) شیر بیشه. ( منتهی الارب ).

ضرز. [ ض َ ] (ع اِمص ) ضَرزُ الارض ؛ نیک همواری زمین و قلت درشتی آن . (منتهی الارب ).


ضرز. [ ض ِ رِزز ] (ع ص ) نیک زفت و بخیل . (منتهی الارب ). آنکه هیچ چیز ندهد البته . (مهذب الاسماء). || سنگ سخت . || (اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: