کلمه جو
صفحه اصلی

حجحجه

لغت نامه دهخدا

( حجحجة ) حجحجة. [ ح َ ح َ ج َ ] ( ع مص ) بازایستادن از... ( از منتهی الارب ). || اقامت کردن. || سپسایکی بازرفتن. ( منتهی الارب ). || آهنگ سخن کردن. || بازایستادن. ( منتهی الارب ).

حجحجة. [ ح َ ح َ ج َ ] (ع مص ) بازایستادن از... (از منتهی الارب ). || اقامت کردن . || سپسایکی بازرفتن . (منتهی الارب ). || آهنگ سخن کردن . || بازایستادن . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: