کلمه جو
صفحه اصلی

حجر شجری

فرهنگ فارسی

المرجان

لغت نامه دهخدا

حجر شجری. [ ح َ ج َ رِ ش َ ج َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) داود ضریر انطاکی در تذکره گوید: حجر شجری ، المرجان. و ابن البیطار در مفردات گوید: هوالبسد و قد ذکر بالباء. در تحفه حکیم مؤمن نیز آمده است که حجر شجری بسد است و صاحب اختیارات بدیعی نیز گوید: حجر شجری بسداست و گفته شد. رجوع به بسد و مرجان شود . و آن برزخ است میان نبات و جماد.


کلمات دیگر: