کلمه جو
صفحه اصلی

ذؤج

فرهنگ فارسی

احمر ذوج سرخی سرخ . نیک سرخ .

لغت نامه دهخدا

ذؤج. [ ذَاو ] ( ع ص ) احمر ذؤج ؛ سرخی سرخ. نیک سرخ. سرخ سیر.

ذوج. [ ذَ ] ( ع مص ) آشامیدن آب و مانند آن.

ذؤج . [ ذَاو ] (ع ص ) احمر ذؤج ؛ سرخی سرخ . نیک سرخ . سرخ سیر.



کلمات دیگر: