کلمه جو
صفحه اصلی

جبابین

لغت نامه دهخدا

جبابین. [ ج َ ب َ ] ( اِخ ) از قرای ِ دجیل از توابع بغداد است. ( مراصدالاطلاع ) ( از معجم البلدان ).

جبابین. [ ج َ ] ( ع اِ ) ج ِ جبّان. ( منتهی الارب ). رجوع به جَبّان شود.

جبابین . [ ج َ ] (ع اِ) ج ِ جبّان . (منتهی الارب ). رجوع به جَبّان شود.


جبابین . [ ج َ ب َ ] (اِخ ) از قرای ِ دجیل از توابع بغداد است . (مراصدالاطلاع ) (از معجم البلدان ).



کلمات دیگر: