کلمه جو
صفحه اصلی

چراغ زیردامن

فرهنگ فارسی

چراغ افروخته که بسبب مصادمت باد در ته دامان کرده برند . چراغ ته دامان .

لغت نامه دهخدا

چراغ زیردامن. [ چ َ / چ ِ غ ِ رِ م َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چراغ افروخته که بسبب مصادمت باد، در ته دامان کرده برند. چراغ ته دامان. ( آنندراج ). چراغی روشن که برای محفوظ بودن از باد در زیر دامان گیرند. چراغ روشنی که در زیر دامان نور آن پیداست :
چون چراغ زیر دامن از حدیث آتشین
میدرخشید از ته بال کبوتر نامه ام.
صائب ( از آنندراج ).
گوهر از گرد یتیمی در حصار آبروست
فقر در غربت چراغ زیر دامن میشود.
میرزابیدل ( از آنندراج ).
رجوع به چراغ ته دامن شود.


کلمات دیگر: