جستجوی چراگاه کردن . مرتع جستن . پیدا کردن مرتع . دنبال چراگاه گشتن . تمرع .
چراگاه جستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چراگاه جستن. [ چ َ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) جستجوی چراگاه کردن. مرتع جستن. پیدا کردن مرتع. دنبال چراگاه گشتن. تَمَرﱡع. ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر: