کلمه جو
صفحه اصلی

حجر قیر

فرهنگ فارسی

سنگ سیاهی است برنگ قیر بزمین مغرب بود

لغت نامه دهخدا

حجر قیر. [ ح َ ج َ رِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی سیاه است برنگ قیر بزمین مغرب بود. ( نزهة القلوب ).


کلمات دیگر: