کلمه جو
صفحه اصلی

چراغلو

لغت نامه دهخدا

چراغلو. [ چ ِ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر که در 8هزارگزی جنوب ورزقان و 7هزارگزی راه ارابه رو تبریز به اهر واقع شده. کوهستانی و معتدل است و358 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی گلیم بافی و راهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۸°۲۳′۵″ شمالی ۴۶°۱۴′۲۳″ شرقی / ۳۸٫۳۸۴۷۲°شمالی ۴۶٫۲۳۹۷۲°شرقی / 38.38472; 46.23972
چراغلو یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان رودقات بخش صوفیان شهرستان شبستر واقع شده است. این روستا از سمت شمال با روستاهای آلوچه ملک و تازه کند و از سمت جنوب با روستای موجومبار همسایه است.

چراغلو (ورزقان). چراغلو یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان ازومدل جنوبی ، بخش مرکزی شهرستان ورزقان واقع شده است.چراغلو دارای چندین طایفه به نام های محمدخانلو ، احمدخانلو ، اسماعیل خانلو و ... است.در روز شنبه ۲۱مرداد سال ۱۳۹۱ ، زمین لرزه ای به بزرگی ۶٫۳ ریشتر ، در ساعت ۱۷:۰۴ به وقت محلی ، در ۱۰ کیلومتری ورزقان روی داد.در اثر این زمین لرزه ۹ نفر از اهالی این روستا فوت نموده و تمامی خانه ها و همچنین تنها مسجد روستا با خاک یکسان شدند.با کمک نوع دوستانهٔ ملت ایران و همچنین با حمایت دولت ، این روستا بازسازی گردید.همچنین تپه گورکان ، واقع در این روستا ، با قدمت عصرآهن ، در سال ۹۱ ثبت ملی شد.این روستا پس از زلزله در محل جدید بازسازی و ازدورنمای زیبایی در فصل بهار و تابستان برخودار می باشد تعدادی از تحصیلکردگان روستا هم اکنون در مناصب کلان دولتی حضور دارند یکی از خوش آب و هواترین روستا درمنطقه بوده و مناظر طبیعی دل نشینی داردکسانیکه علاقه مند به سرمایه گذاری درازمدت هستند میتوانند در این روستا در بخش کشاورزی و تولید سرمایه گذاری نمایند.


کلمات دیگر: