کلمه جو
صفحه اصلی

جایز بودن

فرهنگ فارسی

روا بودن

لغت نامه دهخدا

جایزبودن. [ ی ِ دَ ] ( مص مرکب ) روا بودن. مشروع بودن. ( ناظم الاطباء ). || امکان داشتن. شایسته بودن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به جائز و جایز شود.


کلمات دیگر: