منصبی از مناصب درباری . رئیس چراغچی ها بزرگتر چراغداران دربار پادشاه یا خان. اعیان . آنکه رسیدگی بکار چراغچی ها را بر عهده دارد .
چراغچی باشی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چراغچی باشی. [ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) منصبی از مناصب درباری. رئیس چراغچی ها. بزرگتر چراغداران دربار پادشاه یا خانه اعیان. آنکه رسیدگی به کار چراغچی ها را بر عهده دارد.
کلمات دیگر: