( چراغ آسیا ) چراغیکه بر آسیای کلان مثل آسیای آب و خراس روشن کنند تا بروشنائی آن کاریکه در آسیابانی باید کرد خاطر خواه بعمل آید .
چراغ اسیا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( چراغ آسیا ) چراغ آسیا. [ چ َ / چ ِ غ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چراغی که بر آسیای کلان مثل آسیای آب و خراس روشن کنند تا بروشنائی آن کاری که در آسیابانی باید کرد،خاطرخواه بعمل آید. ( آنندراج ). چراغ مخصوصی که آسیابان در آسیا روشن کند، برای رفع تاریکی :
نیست ممکن کز غبار کلفت دوران سلیم
اختر ما چون چراغ آسیاروشن شود.
ولی در گرد کلفت چون چراغ آسیا دارم.
نیست ممکن کز غبار کلفت دوران سلیم
اختر ما چون چراغ آسیاروشن شود.
سلیم ( از آنندراج ).
زبان شکوه فرسودی ز چرخ بیوفا دارم ولی در گرد کلفت چون چراغ آسیا دارم.
صائب ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: