کلمه جو
صفحه اصلی

راپورت

فرهنگ فارسی

( اسم ) گزارش کتبی یا شفاهی مبنی بر خبر و مطلبی گزارش [[ اجزائ هر یک از وزارتخانه هااز روی راپرت آن وزیر بصدارت عظمی ... خواهد بود ]] ( از قانون تشکیلات مشیر الدوله صدر اعظم ناصر الدین شاه ) .

لغت نامه دهخدا

راپورت. [ پ ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) رجوع به راپرت شود.

پیشنهاد کاربران

* از ریپورت - Report - گرفته شده است که به همان معنای انگلیسی هم بکار می رود، گزارش دادن، خبر دادن * برای مثال ( در یک جمله تشنیزی ) : خای راپورت مونه بِش بِی؟ یعنی: می خواهی گزارش من را به او بدهی؟
می خواهی من را لو بدهی؟


کلمات دیگر: