کلمه جو
صفحه اصلی

دار غرور

فرهنگ فارسی

سرای خود خواهی و خود بینی

لغت نامه دهخدا

دار غرور. [ رِ غ ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سرای خودخواهی و خودبینی ، کنایت از دنیا :
بشادی جهان دل را مکن شاد
که آن دار غرور آمد ز بنیاد.
ناصرخسرو.
دورباد از خجسته مجلس تو
نکبت دهر پیر و دار غرور.
سوزنی.


کلمات دیگر: