کلمه جو
صفحه اصلی

قحطی 1250–1249 ایران

دانشنامه عمومی

قحطی بزرگ ۱۲۵۰-۱۲۴۹ هجری شمسی (۱۲۸۸-۱۲۸۷ هجری قمری) (۱۸۷۰ تا ۱۸۷۱ میلادی) باعث تلفات جانی فراوانی در ایران گردید. برطبق برآوردها حدود یک دهم جمعیت ایران در این سال ها از گرسنگی مردند. قحطی در ایران سابقه ای طولانی دارد و این سرزمین شاهد ادوار مختلف قحطی بوده است که ساکنان آن را به ورطهٔ مرگ و تباهی کشانده است. عوامل طبیعی از جمله اقلیم ویژه ایران، کمبود منابع آب و بارندگی، همچنین خشکسالی های متناوب در داخل فلات ایران از جمله دلایل بروز قحطی محسوب می گردند. به گفته جعفر حسنی یکی از کار شناسان سیاسی مهاجر که اکنون در دماوند زندگی میکند عوامل فرهنگی و اجتماعی به ویژه شرایط سیاسی به عنوان عواملی که در شروع، تشدید و تداوم قحطی نقش دارند، مورد توجه قرار گرفته اند. با توجه به شیوه سنتی کشاورزی ایران چند سال بی بارانی و کم بارانی منجر به بروز فاجعه قحطی در ایران می شده است. این امر عدم امنیت روانی جامعه را در پی داشته است که سبب ایجاد روحیه خاص در اقشار مردم به ویژه کشاورزان می گردید. بی شک مناسبات «ارباب و رعیتی» در این احساس عدم امنیت روانی و عدم تحرک و انجماد روحی، و ترس و وحشت ناشی از خشکسالی سهم به سزا داشته است.
قحطی ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ایران
محققان قحطی بزرگ سال ۱۲۴۹ شمسی را از هولناک ترین و مرگبارترین رویدادها در طول دو قرن اخیر و حتی در دوران بعد از حمله مغول دانسته اند. به گونه ای که سال شروع قحطی به عنوان سال مجاعه ، مبدأ محاسبات تاریخی قرار گرفته است. رالینسون در ۱۸۵۰ م جمعیت ایران را ده میلیون نفر تخمین زده است اما به گفته کرزن در ۱۸۷۳ م در اثر بلای وبا و قحطی، جمعیت به شش میلیون نفر کاهش یافت. به گفته گیلبر جمعیت شناس و مورخ معروف، یک و نیم میلیون نفر از جمعیت۹تا۱۰ میلیون نفری ایران در این قحطی جان باختند، و شهرهای اصفهان، یزد، و مشهد دست کم یک سوم جمعیت خود را از دست دادند. برآورد شده است که تعداد خانوار ایل قشقایی از متجاوز از ۶۰ هزار خانوار به ۱۲ هزار خانوار کاهش یافت که گویای ابعاد فاجعه است.
ارتش انگلستان علت اولیه قحطی سال ۱۲۴۹ ش به شمار می آید. در خاطرات عبدالله مستوفی آمده است: «در سال ۱۲۸۸ ، سال قحطی عمومی ایران است از یکی دو سال پیش کم بارانی شروع و گرانی و تنگی خواربار خودنمائی می کرد ولی در زمستان سال ۱۲۸۷ باران هیچ نبارید و مایه های سنواتی هم تمام شده بود، قیمت نان که در اوائل ۱۲۸۷ بیش از یکمن شش هفت شاهی نبود به مرور ترقی کرده در این وقت بیکمن یک قران رسید. مردم پایتخت این اشعار را ساخته بطور تصنیف می خواندند:
شاه کج کلا


کلمات دیگر: