کلمه جو
صفحه اصلی

قحطی 1298–1296 ایران

دانشنامه عمومی

قحطی بزرگ ۱۲۹۶–۱۲۹۸ هجری خورشیدی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) قحطی بزرگی بود که تلفات جانی فراوانی را در ایران سبب شد. در برخی از منابع در این قحطی نزدیک به ۴۰٪ (در برخی دیگر از منابع ۲۵ درصد) از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوءتغذیه و بیماری های ناشی از آن از بین رفتند ؛ برخی منابع دولت بریتانیا را به دلیل خرید گسترده غلات و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هندوستان و بین النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاست های مالی -از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران، مسبب اصلی می داند.
یتیم خانه ایران
اشغال ایران در جنگ جهانی اول
قحطی در همدان در دوران جنگ جهانی اول
قحطی کمپانی هند شرقی در مسلمان نشینان هند
امنیت غذا
قحطی ۱۲۵۰–۱۲۴۹ ایران
در این دوران که مصادف با جنگ جهانی بود علی رغم اعلام بی طرفی در جنگ از سوی حکومت ایران بخش هایی از ایران توسط نیروهای انگلیس و تا حدی روسیه اشغال شده بود. در همین زمان درگیری های داخلی نیز قدرت مرکزی را در ایران ضعیف کرده بود. در مورد شیوع این بیماری در ایران اطلاعات دقیقی در دست نیست و تعداد ایرانیانی که در این زمان کشته شدند محل مناقشه است. برخی متخصصان چنین پیشنهاد می کنند که مجموعه ای از قحطی، مالاریا، همه گیری ۱۹۱۸ آنفلوآنزای اسپانیایی، و اعتیاد فراگیر به تریاک سبب نرخ غیرعادی مرگ و میر در ایران شده بود.
در نوامبر سال ۱۹۱۵ میلادی وقتی که ذخیره غلات جنوب شرق استان سیستان و بلوچستان به نظامیان انگلیسی فروخته شد، قیمت هر خروار گندم به بیست تومان افزایش یافت؛ البته اگر می شد پیدا کرد. در شمال شرق استان خراسان، نظامیان روس همه راه ها را بستند و از انتقال گندم به جز آنهایی که به مقصد ارتش روس بودند جلوگیری می کردند. به علاوه در اختیار قرار دادن چارپایانی همچون قاطر و شتر برای صنعت نفت در خوزستان و نیز برای خدمت رسانی به ارتش روسیه و انگلیس، شبکه حمل و نقل کشور را نابسامان کرده بود و توزیع غذا در کشور را با مشکل مواجه نموده بود و این منجر به نتایج فاجعه آمیز شده بود. هنگام جنگ، معمولاً هزینه انتقال غلات بیشتر از کشت آن در بسیاری از مناطق ایران بود. همه این مسائل، شرایط مردم فقیر را بیش از پیش هراس انگیز کرده بود.
مجموعه ای از خشکسالی ها که از سال ۱۹۱۶ میلادی شروع شدند، ذخیره محصولات کشاورزی را بیش از پیش خالی کردند. در اوایل ماه فوریه سال ۱۹۱۸ میلادی، خشکسالی در همه جای کشور گسترده شده بود و مردم هراسان در شهرهای بزرگ کشور شروع به غارت نانوایی ها و فروشگاه های مواد غذایی نمودند. در غرب شهر کرمانشاه، تقابل بین پلیس و مردم فقیر و گرسنه به جراحت انجامید. در تهران به خاطر احتکار و فروش استقراضی به مشتریان توسط نانواها وضعیت بدتر شده بود. فروش نان با کیفیت پایین یا به قیمت گزاف توسط بعضی نانواها افرادی که در تهران زیر خط فقر بودند را عصبانی نمود. در نتیجه به عنوان مثال، نقاشان که اخیراً یک صنف تشکیل داده بودند، تظاهراتی را در سال ۱۹۱۹ ترتیب دادند که طی آن مردم به نانوایی ها و سیلوهای غلات حمله کردند. آن ها از دولت درخواست کردند که سهمیه غذایی را افزایش دهد و نرخ نان را تثبیت کند و به علاوه بر روی کیفیت، توزیع و فروش مواد غذایی نظارت داشته باشد. با این حال، در شرایط پس از جنگ، نه دولت مرکزی و نه نیروهای خارجی در موقعیتی نبودند که بتوانند از شدت این فاجعه انسانی بکاهند. فجایعی که به خاطر قحطی و بیماری های مسری ایجاد شد تا سال ها ادامه پیدا کرد. به علاوه نمونه هایی از آدم خواری نیز گزارش شد.


کلمات دیگر: