کلمه جو
صفحه اصلی

قدسی یزدی

دانشنامه عمومی

سید محمد قدسی از شعرای یزد در عصر قاجار است که در محله خلف باغ آن شهر چشم به جهان گشود و پس از عمری طولانی در سال ۱۳۱۱ وفات نمود و در محل دوازده امام طزرجان از محل های ییلاقی یزد در دامنه شیرکوه و جایی که خود در احیاء و آبادانی آن همت گمارده بود دفن گشت.وی وکیل عدلیه زمان خویش بود و بیشتر اوقات خود را به شعر و سخن مصروف داشته و دیوانی که حاوی انواع شعر از قصیده غزل رباعی مثنوی و قطعه است از خود باقی گذارده است
قصیده قدسی یزدی در وصف بهار و مدح مشیر الممالک
وی شخصی شوخ طبع و لطیفه گوی بوده است و شاید مشهور تر از همه اینها که هنوز در افواه جاری است این است که میگویند زمانی به بیماری چشم مبتلا شده و برای معالجه به تهران رفته است پس از مدتی اقامت و معالجه و مداوا سرانجام بهبودی نسبی یافته و به یزد بازگشته است دوستان و خویشان وی به عیادت او رفته ازاحول وی جویا شوند و از نتیجه ان مداوا و معالجه خبر گیرند
قدسی در پاسخ آنان می گوید نه آن طور شد که خود می خواستم نه آن طور شد که دشمنانم می خواستند و مقصود وی آن بوده است که دشمنانم می خواستند کور و نابینا شوماشعارش در نهایت سادگی و روانی است اما معانی و مفاهیم لطیف و تازه آن ها را دلنشین ساخته است
گاه لطف معنی سادگی را تحت الشعاع قرار می دهد اما معانی پیچیده و پر تکلف در اشعارش نمی شود


کلمات دیگر: