کلمه جو
صفحه اصلی

نخنوق

لغت نامه دهخدا

نخنوق. [ ن ُ ] ( ع اِ ) گوشه مانندی در اندرون چاه مگر آنکه خرد می باشد. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . کنگره پستی در گرداگرد چاه. ( ناظم الاطباء ). ج ، نخانیق. و رجوع به نخبوق شود.


کلمات دیگر: