( ندابة ) ندابة. [ ن َ ب َ ] ( ع مص ) زیرک گردیدن. ( منتهی الارب ). || سبک شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || نَدْب شدن. ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به نَدْب شود.
ندابه
لغت نامه دهخدا
ندابة. [ ن َ ب َ ] (ع مص ) زیرک گردیدن . (منتهی الارب ). || سبک شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || نَدْب شدن . (از اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به نَدْب شود.
کلمات دیگر: