کلمه جو
صفحه اصلی

خالدیه

لغت نامه دهخدا

خالدیه . [ ل ِ دی ی َ ] (اِخ ) نام قریه ای است به موصل . (از الفهرست ابن الندیم ). و از اینجا برخاستند براداران خالدی . (از حدائق السحرفی دقائق الشعر رشید وطواط چ اقبال ص 125). رجوع به خالدی ابوبکر محمدبن هاشم بن وعلة شود.


خالدیه . [ ل ِ دی ی َ ] (اِخ ) نام دیناری است که خالدبن عبداﷲ القسری در عهد بنی امیه ضرب کرد و از بهترین دنانیر عرب بود. (از نقود العربیة ص 145).


خالدیه . [ ل ِ دی ی َ ] (اِخ ) نام ناحیتی بوده است بر مشرق خلیج قسطنطنیه . نویسنده ٔ حدود العالم آرد : «و اما آن یازده ناحیت که بر مشرق خلیج (خلیج قسطنطنیه ) است نام وی این است : برقسیس ، ابسیق ، ابطماط، سوقیه ، ناطلیق ، بقلار، افلاخوینه ، فیادق ، خرشته ، ارمیناق ، خالدیه و هر یکی از این ناحیتی است بزرگ با شهرهاو دهها و حصارها و قلعه ها و کوهها و آبهای روان و نعمت بسیار». (حدود العالم چ سید جلال طهرانی ص 105).


خالدیه. [ ل ِ دی ی َ ] ( اِخ ) نام ناحیتی بوده است بر مشرق خلیج قسطنطنیه. نویسنده حدود العالم آرد : «و اما آن یازده ناحیت که بر مشرق خلیج ( خلیج قسطنطنیه ) است نام وی این است : برقسیس ، ابسیق ، ابطماط، سوقیه ، ناطلیق ، بقلار، افلاخوینه ، فیادق ، خرشته ، ارمیناق ، خالدیه و هر یکی از این ناحیتی است بزرگ با شهرهاو دهها و حصارها و قلعه ها و کوهها و آبهای روان و نعمت بسیار». ( حدود العالم چ سید جلال طهرانی ص 105 ).

خالدیه. [ ل ِ دی ی َ ] ( اِخ ) نام دیناری است که خالدبن عبداﷲ القسری در عهد بنی امیه ضرب کرد و از بهترین دنانیر عرب بود. ( از نقود العربیة ص 145 ).

خالدیه. [ ل ِ دی ی َ ] ( اِخ ) نام قریه ای است به موصل. ( از الفهرست ابن الندیم ). و از اینجا برخاستند براداران خالدی. ( از حدائق السحرفی دقائق الشعر رشید وطواط چ اقبال ص 125 ). رجوع به خالدی ابوبکر محمدبن هاشم بن وعلة شود.

دانشنامه عمومی

الخالدیة (به عربی: الخالدیة) یک منطقهٔ مسکونی در عراق است که در استان انبار واقع شده است.
فهرست شهرهای عراق
الخالدیة ۴۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد.


کلمات دیگر: