کلمه جو
صفحه اصلی

دارالهجره

فرهنگ فارسی

( اسم ) سرزمینی که تشکیلات اداری آن برحسب قوانین اسلامی اداره شود دار اسلام مقابل دارالکفر

لغت نامه دهخدا

دارالهجرة. [ رُل ْ هَِ رَ ] (اِخ ) لقب مدینةالرسول . مدینة.


( دارالهجرة ) دارالهجرة. [ رُل ْ هَِ رَ ] ( اِخ ) لقب مدینةالرسول. مدینة.
دارالهجره. [ رُل ْ هََ رَ ] ( اِخ ) جایی بوده است نزدیک بصره که قرامطه در آن میزیسته اند. ( اعلام المنجد ).

دارالهجره . [ رُل ْ هََ رَ ] (اِخ ) جایی بوده است نزدیک بصره که قرامطه در آن میزیسته اند. (اعلام المنجد).


دانشنامه عمومی

دارالهجره مکانی بود که گروه های مختلف در طول تاریخ، برای مبارزات خود آن ها را ایجاد می کردند. پیشینه آن به هجرت محمد بن عبدالله به مدینه و بازگشت موفقیت آمیز وی به مکه بازمی گردد. مردم در این دارالهجره ها که شامل قلعه، دژ یا مکان های دیگر بود جمع می شدند و به مبارزات خود ادامه می دادند. در دوران حسن صباح نیز دارالهجره هایی در ایران شکل گرفت که شامل الموت، قهستان، شاهدژ، گردکوه، لمبسر، اصفهان و… بود؛ پیش از او فاطمیان نیز دارالهجره هایی را در آفریقا بنا کرده بودند.
خلعتبری، الله یار (۱۳۸۵). «رویارویی سیاسی _ نظامی حسن صباح با سلجوقیان». پژوهشنامه علوم انسانی دانشگاه بهشتی. تهران.


کلمات دیگر: