درنگ کردن , تاخير کردن , ديرپاييدن , پابپاورکردن , معطل کردن , باتنبلي حرکت کردن , کسيکه در رفتن تعلل کند , پرسه زن
تریث
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
تریث. [ ت َ رَی ْ ی ُ] ( ع مص ) درنگ کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).
کلمات دیگر: