روی خوب راست قامت
احسن تقویم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
احسن تقویم. [ اَ س َ ن ِ ت َق ْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نیکوتر راست کردنی. || روی خوب. || راست قامت : لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم. ( قرآن 4/95 ). بهترین تعدیل. نیکوتر ترکیب. ( تفسیر ابوالفتوح ).
بخط احسن تقویم و آخرین تحویل
به آفتاب هویت بچارم اسطرلاب.
تا به اسفل می برد آن نیم را.
بخط احسن تقویم و آخرین تحویل
به آفتاب هویت بچارم اسطرلاب.
خاقانی.
میدهد رنگ احسن التقویم راتا به اسفل می برد آن نیم را.
مولوی.
کلمات دیگر: