کلمه جو
صفحه اصلی

پیره یوسفان

فرهنگ فارسی

دهی جزئ دهستان گرمادوز بخش مرکزی شهرستان اهر

لغت نامه دهخدا

پیره یوسفان. [ رَ س ِ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. واقع در 13هزارگزی جنوب باختری اهر. و دو هزار و پانصد گزی شوسه ٔتبریز به اهر. کوهستانی ، معتدل ، دارای 422 تن سکنه.آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان گلیم و فرش بافی و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

پیره یوسفان. [ رَ س ِ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر. واقع در 19/5 هزارگزی شمال کلیبر و 19/5 هزارگزی شوسه اهر به کلیبر. کوهستانی ، معتدل ، دارای 181 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری.صنایع دستی آن فرش و گلیم بافی راه آن مالرو است. محل دو قسمت است و بفاصله هزار گز از یکدیگر بنام پیره یوسفان بالا و پیره یوسفان پائین. سکنه پیره یوسفان پائین 74 تن میباشد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

پیره یوسفان . [ رَ س ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر. واقع در 13هزارگزی جنوب باختری اهر. و دو هزار و پانصد گزی شوسه ٔتبریز به اهر. کوهستانی ، معتدل ، دارای 422 تن سکنه .آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری . صنایع دستی زنان گلیم و فرش بافی و راه آن مالرو است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


پیره یوسفان . [ رَ س ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر. واقع در 19/5 هزارگزی شمال کلیبر و 19/5 هزارگزی شوسه ٔ اهر به کلیبر. کوهستانی ، معتدل ، دارای 181 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و گله داری .صنایع دستی آن فرش و گلیم بافی راه آن مالرو است . محل دو قسمت است و بفاصله ٔ هزار گز از یکدیگر بنام پیره یوسفان بالا و پیره یوسفان پائین . سکنه ٔ پیره یوسفان پائین 74 تن میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).



کلمات دیگر: