کلمه جو
صفحه اصلی

احمل

عربی به فارسی

رقم نقلي , رساندن , بردن , حمل کردن , نقل کردن , تجاهل کردن , ناديده پنداشتن , چشم پوشيدن , رد کردن , بي اساس دانستن , برسميت نشناختن


لغت نامه دهخدا

احمل. [ اَ م َ ] ( ع ن تف ) باربردارتر: احمل من الأرض ذات الطول و العرض.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَحْمِلُ: حمل می کنم
ریشه کلمه:
حمل (۶۴ بار)


کلمات دیگر: