کلمه جو
صفحه اصلی

بدیده

فرهنگ فارسی

مثل و نظیر یا مانند و همتا .

لغت نامه دهخدا

بدیدة. [ ب َ دی دَ ] (ع اِ) بلا. || مانند و همتا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مثل و نظیر. (از ذیل اقرب الموارد). || (ص ) فلاة بدیدة؛ بیابانی که در آن کسی نباشد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بیابان پهناور. (از ذیل اقرب الموارد). بَدید.


( بدیدة ) بدیدة. [ ب َ دی دَ ] ( ع اِ ) بلا. || مانند و همتا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مثل و نظیر. ( از ذیل اقرب الموارد ). || ( ص ) فلاة بدیدة؛ بیابانی که در آن کسی نباشد. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بیابان پهناور. ( از ذیل اقرب الموارد ). بَدید.


کلمات دیگر: