شفا دادن , خوب کردن , التيام دادن , خوب شدن , متاثر , متاسف , غمگين , ناجور , بدبخت
اشف
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
صمغ گیاهی است مانند خیار
لغت نامه دهخدا
اشف. [ اُش ْ ش َ ] ( ع اِ ) صمغ گیاهی است مانند خیار. ( از اقرب الموارد ).
کلمات دیگر:
شفا دادن , خوب کردن , التيام دادن , خوب شدن , متاثر , متاسف , غمگين , ناجور , بدبخت