کلمه جو
صفحه اصلی

انتونی دوئر

دانشنامه عمومی

آنتونی دوئر. آنتونی دوئر (انگلیسی: Anthony Doerr؛ زادهٔ ۱۹۷۳) یک رمان نویس اهل ایالات متحده آمریکا است. در سال ۲۰۱۵ وی به خاطر نوشتن رمان تمام نورهایی که نمی توانیم ببینیم برنده جایزه پولیتزر برای داستان شد. وی همچنین برنده جایزه کمک هزینه گوگنهایم و نامزد جایزه کتاب ملی آمریکا در بخش داستانی بوده است.

نقل قول ها

آنتونی دوئر. آنتونی دوئر (انگلیسی: Anthony Doerr؛ زادهٔ ۱۹۷۳) یک رمان نویس اهل ایالات متحده آمریکا است.
• «انسان های ناشنوا صدای قلب خودشان را می شنوند؟»• «دستان او بی هدف حرکت می کند، همه چیز را توی دستش می گیرد، همه چیز را می کاود و همه چیز را امتحان می کند. تا جایی که ممکن است همه چیز را لمس می کند و سعی می کند حرکاتش تا حدامکان سریع نباشد. سعی می کند گرده افشانی گل های لاله را درک بکند. وقتی چیزی را با تمام وجود لمس می کند، سعی می کند چیزی از آن را یاد بگیرد. همه چیز را بفهمد. درختان داخل باغ را، حتی چیزهای کوچکی که در ساختمان لغات می بیند، حتی کلمات را و ریشه های آن ها را. همه چیز برایش معنا و مفهوم خاصی دارد.»• «بچه ها وقتی او را می بینند سوالات زیادی دارند که از او بپرسند: "نابینایی درد دارد؟ تو وقتی می خواهی بخوابی چشمانت را می بندی؟ از کجا متوجه می شوی که ساعت چند است؟ "»• «ماری لاورا توضیح می دهد که "نابینایی درد ندارد و به نظر من اینجاها اصلاً در تاریکی مطلق فرونرفته است." اما بچه ها نمی توانند تصور درستی از چیزهایی که او می گوید داشته باشند. همه چیز ترکیبی است از زنجیره هایی به هم پیوسته، تحولی در صدا و متن.»• «رنگ چیز دیگری است که مردم تصویری از آن ندارند. در تصورات او، در رویاهای او، همه چیز رنگی دارد… زنبورها نقره ای اند، کبوترها زنجبیلی رنگ هستند و شاید هم گاهی خرمایی و یک وقت هایی هم، به شکل خاصی طلایی می شوند. برگ های درختان عظیم سرو، همان هایی که او و پدرش هر روز صبح از کنارشان قدم زنان رد می شوند، هر کدامشان شکلی هندسی دارند.»• «ماری لاورا هیچ تصوری از مادرش ندارد، اما همیشه او را سفید تجسم کرده است؛ یک درخشندگی پر از سکوت. اما پدرش منبعی است از هزاران رنگ: شیری، قرمز توت فرنگی، خرمایی تیره، سبز تیره، با بویی شبیه روغن و فولاد، با حسی شبیه کلیدهای معلقی که می توانند در خانه ها را بگشایند.»• «وقتی به عنوان سرپرست مجموعه صحبت می کند به رنگ سبز زیتونی است و وقتی در مورد مادمازل فلوری صحبت می کند به رنگ نارنجی روشن در می آید، وقتی که آشپزی می کند قرمز روشن است، بعدازظهرها وقتی پشت میز کارش می نشیند به رنگ یک یاقوت درخشان در می آید.»• «چشمانت را باز کن و ببین می توانی چه چیزهای دیگری را، قبل از اینکه چشمانت را برای همیشه ببندی، ببینی.»• «ماری لاورا می گوید: " می دانید، من شنیده ام که الماس، تکه ای نور از دنیای ازل است، قبل از اینکه به زمین هبوط کند؛ قطعه ای نور از طرف خداوند."»


کلمات دیگر: