کلمه جو
صفحه اصلی

میخائیل باکونین

دانشنامه عمومی

هگل، پرودون
میخائیل باکونین (به انگلیسی: Mikhail Bakunin)؛ (زاده ۱۸۱۴– درگذشته ۱۸۷۶) آنارشیست انقلابی روس و از بنیان گذاران آنارشیسم جمعی بود. او یکی از بانفوذترین چهره های آنارشیسم و یکی از بنیان گذاران سنت آنارشیسم اجتماعی به شمار می رود. اعتبار وی به عنوان کنشگر، وی را در قامت یک نظریه پرداز برجسته معرفی کرد و نفوذ قابل توجهی در میان رادیکال ها در سراسر روسیه و اروپا به دست آورد.
میخائیل باکونین در امپراتوری روسیه در یک خانواده اشرافی روسیه متولد شد و جوانی اش را به عنوان یک افسر تازه کار در ارتش گذراند، اما در سال ۱۸۳۵ میلادی از ارتش کناره گرفت و به مسکو رفت تا در رشته فلسفه تدریس کند. در دههٔ ۱۸۳۰، باکونین از هگلی های جوان بود. وی در سال ۱۸۴۲ روسیه را ترک کرد و سفرهای دنباله داری را آغاز کرد. او در ۱۸۴۸ در انقلاب آلمان (قیام درسدن) شرکت جست. در ۱۸۴۹، دستگیر و به دولت روسیه تحویل داده و به حبس ابد محکوم شد. وی پس از مرگ تزار نیکلاس اول، به سیبری (۱۸۵۷) تبعید شد. در ۱۸۶۱، او از تبعید گریخت و به لندن رفت.باکونین در لندن به مجمع صلح و آزادی پیوست. در کنگرهٔ برن این مجمع (۱۸۶۸)، او و هواداران اش که در اقلیت بودند از این سازمان جدا شدند و اتحاد بین المللی سوسیال دموکراسی (به انگلیسی: International Alliance of Socialist Democracy) را تشکیل دادند. این سازمان و بین الملل اول در ۱۸۶۹ به هم پیوستند. در این جا بود که اختلافات باکونین با مارکس بروز کردند.او به تشکیل دسته جات مقاومت علیه سیستم اعتقاد داشت. روش وی در تبلیغ، مسافرت های دائمی به نقاط مختلف اروپا بود. او به آنارکومی (آنارشیسم-کمونیسم) اعتقاد داشت که برداشتی جزمی از اعتقادات ویلیام گادوین بود و در آن جامعه به دسته جات همکار تقسیم بندی می شود و از تعاون و همکاری بین گروهی نیازهای خود را برآورده می کند.آثار وی عمدتاً به تشریح جامعه مورد نظر وی و مقایسه و در عین حال بیان برتری ماتریالیسم بر ایده آلیسم بنیان یافته است. از کتاب های او می توان به «خدا و دولت» (۱۸۷۱) و «مارکسیسم، آزادی و دولت» (‎۱۸۷۰–۱۸۷۲) اشاره کرد. با اینکه به واسطهٔ عباراتی که از وی نقل می شود او را از جمله فلاسفه خداناباور می دانند، اما احتمالاً به نوعی از مذهب عرفانی اعتقاد داشته است.

نقل قول ها

میخائیل باکونین (۱۸۱۴–۱۸۷۶) آنارشیست انقلابی روسی و از بنیان گذاران آنارشیسم جمعی بود. او یکی از بانفوذترین چهره های آنارشیسم و یکی از بنیان گذاران سنت آنارشیسم اجتماعی به شمار می رود.
• «طبقه ای از مردم هستند که، اگر هم باور نداشته باشند، باید لااَقل به باور تظاهر کنند. این طبقه همهٔ شکنجه گران، همهٔ ستم گران، و همهٔ سؤِاِستفاده کننده گانِ از انسانیت را شامل می شود، روحانیون و شهریاران را، و نیز دولت مردان، سربازان، سرمایه گذارانِ دولتی و خصوصی، صاحب منصبان از همهٔ گروه ها، پلیس ها، ژاندارم ها، زندان بانان، دژخیمان، انحصارگرایان، سرمایه داران، مالیات بگیران، مقاطعه کاران و زمین داران، وکیل ها، اقتصاددانان، سیاست مدارانِ همهٔ تیره ها، تا کوچک ترین فروشنده یِ شیرینی را، همهٔ اینان در تکرارِ کلماتِ ولتر هم آوایند که: »کتاب «خدا و دولت» -> اگر خدا وجود نداشت، ضروری بود که او را اختراع کنیم. برایِ آن که، متوجه می شوید، مردم باید دینی داشته باشند، این سوپاپِ اطمینان اَست.


کلمات دیگر: