کلمه جو
صفحه اصلی

مکتبی شیرازی

فرهنگ فارسی

یکی از شعرای بزرگ شیراز در قرن نهم هجری است . وی مسافرت هائی به هندوستان و خراسان کرده از آثار وی که بدست آمده : منظومه ای بنام لیلی و مجنون که تقلید از نظامی است مثنوی دیگری در حدود ۱۲٠٠ بیت در تفسیر کلمات قصار حضرت علی ( ع ) . کتاب دیگری که شامل چند داستان است از او بدست آمده و بعضی حدس زده اند که شاید نامش کلمات علیه باشد .

لغت نامه دهخدا

مکتبی شیرازی. [ م َ ت َ ی ِ ] ( اِخ ) از شاعران معروف شیراز، در اواخر قرن نهم و نیمه اول قرن دهم هجری است. وی به خراسان و هندوستان سفر کرد. از آثار او منظومه لیلی و مجنون که در سال 895 هَ. ق. به تقلید نظامی سروده شده است شهرت دارد.مثنوی دیگری از او در حدود 1200 بیت در تفسیر کلمات قصار حضرت علی ( ع ) در دست است. آثار دیگری نیز به وی نسبت داده اند. از آغاز مثنوی لیلی و مجنون اوست :
ای بر احدیتت ز آغاز
خلق ازل و ابد هم آواز
ای برتراز آنکه دیده جوید
یا نطق زبان بریده گوید
نه از گنه منت زیان بود
نه باشدت از عذاب من سود.
و رجوع به تذکره آتشکده آذر چ شهیدی ص 201 و مجالس النفایس ص 387 و مقدمه مثنوی لیلی و مجنون چ کوهی کرمانی و فرهنگ سخنوران شود.

دانشنامه عمومی

مکتبی شیرازی از شاعران معروف شیراز در اواخر قرن نهم و نیمه اول قرن دهم هجری قمری است. او در «مسجدبردی» در شش کیلومتری غرب شیراز (قصرالدشت) زاده شد و در مدارس شیراز سال ها به تحصیل دانش و فنون ادب پرداخته و سپس در زادگاه خود به مکتب داری مشغول شده و از این جهت تخلص خود را مکتبی گذاشته است. او به خراسان و هندوستان سفر کرد، در بازگشت به عربستان رفت و از صحرای نجد گذشت. از آثار او منظومه لیلی و مجنون که در سال ۸۹۵ هجری قمری به تقلید از نظامی سروده شده است شهرت دارد. مثنوی دیگری از او در حدود ۱۲۰۰ بیت در تفسیر کلمات قصار علی بن ابیطالب در دست است. آثار دیگری نیز به وی نسبت داده اند. آرامگاه مکتبی در محل مکتب خانه خود در قصرالدشت شیراز قرار دارد .
لوح فشرده لغت نامه دهخدا
سیمای شاعران فارس در هزارسال، تألیف حسن امداد، جلد اول، چاپ انتشارات ما، ۱۳۷۷

دانشنامه آزاد فارسی

مَکْتبی شیرازی ( ـ ۹۱۶ق)
شاعر ایرانی. در شیراز به پیشۀ مکتب داری اشتغال داشت و به همین سبب مکتبی تخلص می کرد. سرودن خمسه ای را به پیروی از نظامی گنجوی آغاز کرد که تنها لیلی و مجنون را در ۸۹۵ق به پایان رساند. این کتاب به کوشش اسماعیل اشرف منتشر شده است. (شیراز، ۱۳۴۶ق). در مقدمۀ این مثنوی آمده که وی سفری به هندوستان کرد و در بازگشت، از خلیج فارس، به عربستان و نجد رفت و پس از دیدنِ آرامگاه لیلی و مجنون به سرودن این مثنوی راغب شد. مکتبی در موسیقی نیز دست داشته و سازی مانند قانون ساخته است. از دیگر آثارش: دیوان اشعار.

نقل قول ها

مکتبی شیرازی، از شاعران معروف شیراز در اواخر (قرن نهم) و نیمه اول (قرن دهم هجری قمری) است.
• «آتش نفس اگر برافروزی// جان خود را بر آتشش سوزی»• «آدمی هم چو شمع در همه جا// از زبان خود اوفتد به بلا// مرد خاموش در امان خداست// آدمی از زبان خود به بلاست// سر ز تیغ زبان خویش بتاب// که ز خون تو داده اندش آب»• «آن کریم است کو چو ابر بهار// چون بریزد بخندد آخر کار// نه چو ابری که در زمستان ها// رو کند ترش وقت باران ها»• «از تواضع گرامیت دارند// وز تکبر به خاکت اندازند»• «از حریصی گدای ره باشی// باش قانع که پادشه باشی// چون منم قانع و تویی با خواست// بی نیازی مرا و فقر تراست»• «اسب می تاخت با شکوه و دلیر// که کند فعل شیر بچهٔ شیر»• «اول روز اگر نکردی کار// آخر روز جیر رفته بیار»• «بد و نیکی به جای دشمن و دوست// هریکی در محل خود نیکوست// نیکیی کان نه در محل خود است// تو نکویی گمان مبر که بد است»• «برف پیری به هر سری که بخفت// نتوانندش خلق عالم رفت»• «بر فتد مرکبی که تند رود// زود در سر رود هر آن که دود»• «بد شد آخر چو اصل او بد بود// تخم بد در زمین نیک چه سود»• «بی ادب را به زر مگو که نکوست// ادب مرد بهتر از زر اوست»• «تو یقین دان که هرکه بد عمل است// آفتاب گریوهٔ اجل است»• «چشم کن روشن از رخ منظور// که چراغ از چراغ گیرد نور»• «چون فلک یار خود نشاید ساخت// با بد و نیک او بباید ساخت»• «حلقه جمع مردم دلگیر// هست بدتر ز حلقه زنجیر»• «خانه قرض دار هرجا هست// ملک الموت را نظرگاه است»• «خصـم دانا که دشمن جان است// بهتر از دوستی که نادان است»• «دشمن ار دشمنی کند فن اوست// کار صعب است دشمنی از دوست// بد بود از کسی جفاکاری// که از او چشم دوستی داری»• «دشمن جان آدمی کینه است// کینه در دل چو زهر در سینه است»• «دیده بانی مجو ز دیدهٔ کور// آب شیرین نزاید از گل شور»• «زان دونیم است دانهٔ گندم// که یکی خود خوری، یکی مردم»• «زخم کان از زبان یاران است// بدتر از زخم تیرباران است»• «زن پرهیزکار زاینده// مرد را دولتیست پاینده»• «زین سبب گفته اند بد باشد// نیکیی کان نه جای خود باشد»• «سیل در خانه چون شود بسیار// گر نیابد ره افکند دیوار»• «شاخ پر میوه از پی چمن است// چوب خشک از برای سوختن است»• «شادمانی بیکران دیدن// هست روی برادران دیدن// از جهان گرچه بوستان خوشتر// بوستان هم به دوستان خوشتر»• «شجر کوتهی که بارور است// بهتر از صد بلند بی ثمر است»• «شرف از دانش است در کِه و مِه// طفل عاقل ز پیر جاهل به»• «شکم از قوت خوش مکن فربه// که شکم خصم وخصم لاغر به»• «صبج پیری چو گشت دیده گداز// عینک دیده دیدهٔ دل ساز»• «صد کوه به دل، چگونه خیزم// صد خار به پای، چون گریزم»• «ضرب دشمن اگرچه با ضرر است// زدن دوست جان گدازتر است»• «ظلم ماری ست هرکه پروردش// اژدهایی شَد و فرو بردش»• «عافیت سایه بر وی اندازد// که ز خود با کسی نپردازد»• «غرقه مال هست، غرق خلاب// همچو غواص تشنه در تک آب»• «غم عالم اگرچه کم نبود// چون غم مرگ هیچ غم نبود»• «فضل باید برای آوازه// اصل ناید برون ز دروازه»• «کودکی را که عقل و تدبیر است// به ز یک شهر جاهل پیر است»• «گر بود خانه سیل و طوفان خیز// نقش دیوار را چه پای گریز»• «گر غم مرگ را به سنگ سیاه// بنویسند از او برآید آه»• «گر کسی همدم ددان باشد// به که هم صحبت بدان باشد// همچو دریاست صحبت اشرار// که بود ایمنی آن به کنار»• «گفته اند این که دشمن دانا// به ز نادان دوست در همه جا»• «معرفت منزل و عمل راه است// راه منزل رسیده کوتاه است»• «مکتبی صبر کن به هر سوزی// کز پی هر شبی بود روزی// آفرینندهٔ خزان و بهار// نوش با نیش ساخت گل با خار// راحت اندر مقابل رنج است// اژدها در مقابل گنج است// هر غمی سر به شادیی دارد// هر جبل ره به وادیی دارد»• «نیست منت نهنده را اجری// جود و منت نهی، بود ز خری»• «هرچه داری به قرض ده بالفرض// مرده از جوع به که زنده به قرض// گر شود مرد ره به چاه دچار// به که گردد به قرض خواه دچار»• «هرکه گفتار نرم پیش آرد// همه دل ها به قید خویش آرد»• «هر که او مار پرورد به کنار// بگزد پرورنده را ناچار»• «هست تیغ زبان ز تیغ بتر// کین خورد بر تن، آن به جگر»• «از زنان جهان خوش آینده//دوست دارنده است و زاینده»• «مگیر دامن زاهد که گر فشرده شود// چنان تر است که بنیاد عالم آب برد»

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] مکتبی شیرازی، از شاعران معروف شیراز در اواخر قرن نهم و نیمه اول قرن دهم هجری قمری است. او در «مسجدبردی» در شش کیلومتری غرب شیراز (قصرالدشت) زاده شد و در مدارس شیراز سال ها به تحصیل دانش و فنون ادب پرداخته و سپس در زادگاه خود به مکتب داری مشغول شده و از این جهت تخلص خود را مکتبی گذاشته است. او به خراسان و هندوستان سفر کرد، در بازگشت به عربستان رفت و از صحرای نجد گذشت. از آثار او منظومه لیلی و مجنون که در سال 895 هجری قمری به تقلید از نظامی سروده شده است، شهرت دارد. مثنوی دیگری از او در حدود 200 بیت در تفسیر کلمات قصار علی بن ابی طالب در دست است. آثار دیگری نیز به وی نسبت داده اند. آرمگاه مکتبی در محل مکتب خانه خود در قصرالدشت شیراز قرار دارد.
بنا بر نوشته محمد قزوینی، مکتبی شیرازی «شخصی است»، جامع فنون فضایل و کمالات که در علم موسیقی دستی توانا دارد، سازی مثل قانون تصنیف کرده است، لیلی و مجنون را در غایت زیبایی ساخته و این ابیات از یکی از مثنوی های خمسه اوست:
سخن سام میرزا صفوی، درباره ارتباط تخلّص مکتبی با شغل او، مکتب داری، هم پذیرفتنی است و احتمالا اطلاع اجمالی او از حکایات شاهنامه، آثار نظامی و عطار، مرزبان نامه و غیر آن، از همین جاست. آیا سال 916 را که محمد صالح اصفهانی در شاهد صادق برای سال درگذشت مکتبی شیرازی گفته است، می توان پذیرفت، توجه به میزان اعتبار ترجمه مجالس النفائس و چگونگی سخن مترجم که وی را به مثابه شخصیتی در قید حیات معرفی می کند، آن را در محل تردید قرار می دهد.


کلمات دیگر: