برابر پارسی : با آسایش، آسوده، تن آسان
مرفه الحال
برابر پارسی : با آسایش، آسوده، تن آسان
فرهنگ فارسی
آنکه در رفاه زندجگی کند خوش معاش با آسایش آسوده حال تن آسان : .... تاایشان مرفه الحال و فارغ الباب در این طرف مقیم متوطن شدند .
فرهنگ عمید
۱. آن که در رفاه زندگی می کند، آسوده حال.
۲. (قید ) با آسودگی.
۲. (قید ) با آسودگی.
پیشنهاد کاربران
مرفه الحال : آسوده حال .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص458 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص458 ) .
کلمات دیگر: