کلمه جو
صفحه اصلی

انجیل عهد جدید

فارسی به انگلیسی

New Testament


new testament

نقل قول ها

انجیل عهد جدید، شامل اناجیل چهارگانه، معروف به انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا. انجیل عهد جدید علاوه بر این چهار بخش، دارای کتاب اعمال رسولان، رساله های پولس نبی و مکاشفه یوحنای رسول است.
• «والحال تیشه بر ریشه درختی نهاده شده است، پس هر درختی که ثمره نیکو نیاورد، بریده و در آتش افکنده شود.» -> ۳، ۱۰
• «شما نمک جهانید! لیکن اگر نمک فاسد گردد، به کدام چیز باز نمکین شود؟ دیگر مصرفی ندارد جز آن که بیرون افکنده، پایمال مردم شود.» -> ۵، ۱۳
• «چراغ را نمی افروزند تا آن را زیر پیمانه نهند، بلکه تا بر چراغ دان گزارند؛ آنگاه به همهٔ کسانی که در خانه باشند، روشنائی می بخشد.» -> ۵، ۱۶
• «بلکه سخن شما بلی بلی و نی نی باشد زیرا که زیاده بر این از شریر است.» -> ۵، ۳۷
• «شنیده اید که گفته شده است: «چشمی به چشمی و دندانی به دندانی» لیکن من به شما می گویم، با شریر مقاومت مکنید بلکه هرکه به رخساره راست تو طپانچه زند، دیگری را نیز به سوی او بگردان.» -> ۵، ۳۸، ۳۹
• «هیچ کس دوآقا را خدمت نمی تواند کرد، زیرا یا از یکی نفرت دارد و با دیگری محبت، و یا به یکی می چسبد و دیگر را حقیر می شمارد. محال است که خدا و میمونا را خدمت کنی.» -> ۶، ۲۴
• «پس در اندیشه فردا مباشید زیرا فردا اندیشهٔ خود را خواهد کرد.» -> ۶، ۳۴
• «و چون است که خس را در چشم برادر خود می بینی و چوبی را که در چشم خود داری نمی یابی ؟ و یا چگونه به برادر خود می گویی: اجازت ده تا خس را از چشمت بیرون کنم و اینک چوب در چشم تو است؟ ای ریاکار، اول چوب را از چشم خود بیرون کن، آنگاه نیک خواهی دید تا خس را از پشم برادرت بیرون کنی.» -> ۷، ۳
• «آن چه مقدس است به سگان مدهید و نه مرواریدهای خود را پیش گرازان اندازید، مبادا آن ها را پایمال کنند و برگشته، شمارا بدرند.» -> ۷، ۶
• «سؤال کنید که به شما داده خواهد شد؛ بطلبید که خواهید یافت؛ بکوبید که برای شما باز کرده خواهد شد زیرا هرکه سوال کند، یابد و کسی که بطلبد، دریافت کند وهرکه بکوبد برای او گشاده خواهد شد.» -> ۷، ۷-۸
• «اما از انبیای کذبه احتراز کنید که به لباس میش ها نزد شما می آیند ولی در باطن ، گرگان درنده می باشند.» -> ۷، ۱۵
• «آنگاه دیوانه کور و گُنگ را نزد او آوردند و او را شفا داد چنانکه آن کور و گنگ گویا و بینا شد. ...لیکن فریسیان شنیده گفتند این شخص دیوها را بیرون نمی کند مگر بیاری « بَعلزَبول » رئیس دیوها.» -> ۱۲، ۲۲-۲۴
• «نه آن چه به دهان فرو میرود انسان را نجس می سازد بلکه آن چه از دهان بیرون می آید انسان را نجس می گرداند.» -> ۱۵، ۱۱
• «ای رهنمایان کور که پشه را صافی می کنید و شتر را فرو می برید! وای بر شما...» -> ۲۳، ۲۴
• «پس عیسی از هیکل بیرون شده، برفت. و شاگردانش پیش آمدند تا عمارت های هیکل را بدو نشان دهند عیسی ایشان را گفت: "آیا همه این چیزها را نمی بینید؟ هرآینه به شما می گویم در اینجا سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد که به زیر افکنده نشود.» -> ۲۴، ۱-۲
• «چون پیلاطس دید که ثمری ندارد بلکه آشوب زیاده می گردد، آب طلبیده، پیش مردم دست خود را شسته گفت: "من بری هستم از خون این شخص عادل، شما ببینید."» -> ۲۷، ۲۴
• «و کاتبانی که از اورشلیم آمده بودند، گفتند که « بَعلزبول » دارد و به یاری رئیس دیوها، دیوها را اخراج می کند. پس ایشان را پیش طلبیده، مَثَل ها زده، بدیشان گفت: چطور میتواند شیطان، شیطان را بیرون کند؟» -> ۳، ۲۲-۲۳
• «آیا این عمارت های عظیمه را می نگری؟ بدان که سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد، مگر به زیر افکنده شود.» -> ۱۳، ۲
• «زیرا هرکه خود را بزرگ سازد ذلیل گردد و هرکه خویشتن را فرود آورد سرافراز گردد.» -> ۱۴، ۱۱
• «هیچ خادم نمی تواند دو آقا را خدمت کند، زیرا یا از یکی نفرت می کند و با دیگری محبت.» -> ۱۶، ۱۳
• «زیرا گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسان تر است از دخول دولتمندی در ملکوت خدا.» -> ۱۸، ۲۵
• «پس بدو گفت: "آمین آمین به شما می گویم که از کنون آسمان را گشاده و فرشتگان خدا را که بر پسر انسان صعود و نزول می کنند خواهید دید"» -> ۱، ۱۵
• «آمین آمین به شما می گویم، اگر کسی کلام مرا حفظ کند، مرگ را تا ابد نخواهد دید.» -> ۸، ۵۱
• «و گفت: او را کجا گذارده اید؟ به او گفتند: «ای آقا بیا و ببین.» عیسی بگریست.» -> ۱۱، ۳۴-۳۵
• «زیرا که مزد گناه مرگ است، اما نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ما عیسی مسیح.» -> ۶، ۲۳
• «بل که خدا جاهلان جهان را برگزید تا حکیمان را رسوا سازد.» -> ۱، ۲۷
• «لیکن اگر به مسیح وعظ می شود که از مردگان برخاست، چون است که بعضی از شما می گویند که قیامت مردگان نیست؟» -> ۱۵، ۱۲
• «لیکن بالفعل مسیح از مردگان برخاسته و نوبر خوابیدگان شده است. زیرا چنان که به انسان مرگ آمد، به انسان نیز قیامت مردگان شد.» -> ۱۵، ۲۰-۲۱
• «ای مرگ نیش تو کجاست و ای گور ظفر تو کجا؟ نیش مرگ گناه است و قوت گناه، شریعت. لیکن شکر خدا را است که ما را به واسطه خداوند ما عیسی مسیح ظفر می دهد.» -> ۱۵، ۵۵-۵۶-۵۷
• «عشق صبور است؛ عشق مهربان است؛ عشق، حسود، لاف زدن، متکبر و خشن نیست. عشق تنها به راه خویش پافشاری نمی کند؛ تند مزاج، و یا بی میل نیست؛ از گناه لذت نمی برد، اما از حقیقت مسرور می شود. همه چیز را بر دوش می کشد، همه چیز را باور می کند، به همه چیز امید می بندد، و هر چیزی را تحمل می کند.» -> ۱۳، ۷-۴
• «شخصی را در مسیح می شناسم، چهارده سال قبل از این آیا در جسم؟ نمی دانم! و آیا بیرون از جسم؟ نمی دانم! خدا می داند. چنین شخصی که تا آسمان سوم ربوده شد.» -> ۲، ۱۲
• «از چه سبب؟ آیا از این که شما را دوست نمی دارم؟ خدا می داند!» -> ۱۱، ۱۱
• «خود را فریب مدهید، خدا را استهزا نمی توان کرد زیرا که آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد.» -> ۶، ۷
• «زیرا کتاب می گوید گاو را وقتی که خرمن خُرد می کند، دهن مبند. و مزدور مستحق اجرت خود است.» -> ۵، ۱۸
• «که به کلام موعظه کنی و در فرصت و غیر فرصت مواظب باشی و تنبیه و توبیخ و نصیحت نمایی با کمال تحمّل و تعلیم.» -> ۴، ۲
• «به ایمان ابراهیم چون امتحان شد، اسحاق را گذرانید و آن که وعده ها را پذیرفته بود، پسر یگانه خود را قربانی می کرد؛ که به او گفته شده بود که: «نسل تو به اسحاق خوانده خواهد شد.» چون که یقین دانست که خدا قادر بر برانگیزانیدن از اموات است و همچنین او را در مثلی از اموات نیز بازیافت.» -> ۱۱، ۱۷-۱۹
• «و چون او را دیدم مثل مرده پیش پاهایش افتادم و دست راست خود را بر من نهاده گفت: «ترسان مباش! من هستم اول و آخر و زنده؛ و مرده شدم و اینک تا ابدالابد زنده هستم و کلیدهای مرگ و عالم اموات نزد من است.» -> ۱، ۱۷-۱۸-۱۹
• «از آن زحماتی که خواهی کشید مترس! اینک ابلیس بعضی از شما را در زندان خواهد انداخت تا تجربه کرده شوید و مدت ده روز زحمت خواهید کشید. لکن تا به مرگ امین باش تا تاج حیات را به تو دهم.» -> ۲، ۱۰
• «و چون مهر چهارم را گشود، حیوان چهارم را شنیدم که می گوید: «بیا (و ببین)!» و دیدم که اینک اسبی زرد و کسی بر آن سوار شده که اسم او مرگ است و عالم اموات از عقب او می آید؛ و به آن دو اختیار بر یک ربع زمین داده شد تا به شمشیر و قحط و مرگ و با وحوش زمین بکشند.» -> ۶، ۷-۸
• «و چون فرشته پنجم نواخت، ستاره ای را دیدم که بر زمین افتاده بود و کلید چاه هاویه بدو داده شد. و چاه هاویه را گشاد و دودی چون دود تنوری عظیم از چاه بالا آمد و آفتاب و هوا از دود چاه تاریک گشت. و از میان دود ملخ ها به زمین برآمدند و به آن ها قوتی داده شد و بدیشان گفته شد که ضرر نرسانند نه به گیاه زمین و نه به هیچ سبزی و نه به درختی بلکه به آن مردمانی که مهر خدا را بر پیشانی خود ندارند. و به آن ها داده شد که ایشان را نکشند بلکه تا مدت پنج ماه معذب بدارند و اذیت آن ها مثل اذیت عقرب بود، وقتی که کسی را نیش زند. و در آن ایام، مردم طلب مرگ خواهند کرد و آن را نخواهند یافت و تمنای مرگ خواهند داشت، اما مرگ از ایشان خواهد گریخت.» -> ۹، ۱-۲-۳-۴-۵-۶


کلمات دیگر: